وای که شیطونی
دوروزتعطیل بودیم پنج شنبه که عیدغدیر بود جمعه از ٧صبح بیداری و از ٧ صبح به حالت نیمه ایستاده اویزون صندلی و مبل وهمه جا باید چهار تا چشمم قرض کنم و بپام تو رو حالااینا خوبهههه وقتی از سرکار به هزار بد بختی میکوبم ساعت ده ونیم میام شیرت بدم حتی یک قطره هم شیر نمیخوری فقط دوست داری بازی کنی میگی بغلم کن راه ببر من در ودیوار و عروسکای مهد رو ببینم خیلی حرص میخورم که نمیخوری اخه چرا مامانننن شیرمن حروم میشه شیر زیاده اما تو نمیخوری وزن نمیگیری فقط موقعی که خوابت میاد یا تو خوابی شیرمیخوری:( ...
نویسنده :
دریا
12:00